توي يک کنج اتاق
منم و يک قاب عکس
منم و دنيايي از خاطره ها توي اين کنج اتاق
منم و يک فنجون خالي چاي
منم و يک حبه قند گوشه ء فنجون فال
منم و يک برگ خشکيده توي دفتر عشق
منم ويک قطره اشک خشکيده روي فرش اتاق
توي کنج اين اتاق بي کسي
منم و يک دنيا از خاطره ها
منم و يک جاي خالي تو اتاق
منم و يک دل تنها و غريب
توي يک شهر پر از تنهايي
دل من هرجا باشه بازم بي اون تنها شده
دل من غصه نخور تو هم يه روز شاد ميشي
دل من غصه نخور
نظرات شما عزیزان: